چرا باید زبان انگلیسی را  بصورت خصوصی یاد گرفت؟

1- همه شما می دانید که آموزشگاه ها به علت حضور تعداد بالای افراد در کلاس دوره های آموزش را به درازا می کشانند در حالیکه زمان آموزش  را می توان در کلاس خصوصی تا چند برابر کاهش داد.

2- معولا در کلاسهای عمومی برای هر دانش آموز حدودا 5 دقیقه زمان جهت تمرین مکالمه وجود دارد در حالیکه این زمان در کلاس خصوصی حداقل به 60 دقیقه مفید می رسد.

3-  با در نظر گرفتن اتلاف وقت در کلاس عمومی و اتلاف وقت در رفت و آمد ها به آموزشگاه هزینه کلاس عمومی بیشتر از خصوصی می شود   . البته همه آموزشگاه ممکن است برای زمان دلخواه شما کلاس نداشته باشند.

4- حتما متوجه شده اید که داشتن استاد ممتاز در کلاس کاملا" اتفاقی می باشد و مدیریت آموزشگاه  برای شما   مدرس انتخاب می نماید در حالیکه در کلاس خصوصی خود شما هستید که استاد را انتخاب می کنید.

5- ظاهرا ادامه یادگیری زبان انگلیسی در آموزشگاه با استاد ممتاز ضمانتی ندارد و اکثرا" منجر به تعویض مدرس می شود در حالیکه به محض یافتن مدرس مورد نظر اطمینان دارید که تا حتی تا مرحله پیشرفته نیز مدرس همراه شما خواهد بود.

6- همه می دانند که غیبت در جلسات عمومی منجر به هدر رفتن هزینه شما برای آن جلسه می شود در حالیکه در کلاس های خصوصی فقط جلسه به تعویق می افتد و هزینه ای از شما کسر نمی شود( البته فقط تا 2 جلسه).

7-  افراد مختلف با روحیه، سن، وسلیقه های متفاوت شروع به یادگیری زبان می کنند  و به این دلیل مدرس مجبور به انتخاب فقط یک روش تدریس بوده معمولا نتیجه آن پایین آمدن بازدهی کلاس می باشد

بهترین روش تدریس زبان انگلیسی چیست؟

بطور مطلق نمی توان بهترین روش تدریس را عنوان نمود . به این دلیل که:

آموزش زبان انگلیسی کاملا" با نا خود آگاه زبان آموزان در ارتباط می باشد از اینرو دسترسی به نا خود آگاه افراد روندی  دشوار و ملزم به تجربه بالای مدرس می باشد  تا این تشخیص را دهد که از چه طریق راه یادگیری زبان آموز را کشف کند.افراد مختلف با روحیه متفاوت شروع به یادگیری زبان می کنند ، در نتیجه استاد براین اساس نحوه تدریس را انتخاب می کند.

Leaving a message

پیغام گذاشتن

This is Vahid Hatami calling for Bijan Eftekhari

من وحید حاتمی هستم ، زنگ زدم با بیژن افتخاری صحبت کنم

I'm calling about the English learning class

من در مورد کلاس خصوصی آموزش زبان انگلیسی زنگ میزنم

Maybe you can get back to me

ممکن است در صورت امکان با من تماس بگیرید

لطفا جهت مشاهده باقی جملات به ادامه مطلب بروید

Answering Machine

پیغام گیر تلفنی

You've reached Vahid Hatami

شما با وحید حاتمی تماس گرفته اید

Unfortunately no one is available to take your call at the moment

متاسفانه هم اکنون کسی قادر به پاسخگویی تماس شما نیست

Our normal office hours 9 to 5, Mondays to Fridays

ساعات کار معمول ما 9 تا 5 روزهای دوشنبه تا جمعه است

لطفا جهت دیدن ادامه جملات به ادامه مطلب بروید

Cheking the messages

چک کردن / بررسی پیغام ها

Let me just read that back to you

فقط بگذارید آن را برایتان بازخوانی کنم

Let me just make sure I got that right

فقط اجازه بدهید مطمئن شوم آن را درست گرفته ام

You'd like to know if...

مایلید بدانید که آیا ...

لطفا برای مشاهده باقی جملات به ادامه مطلب بروید

to throw cold water on an idea/a  plan

Meaning: to present reasons why something will not work ; to discourage

معنی: دلیل آوردن برای اینکه چرا یک ایده فایده ندارد ؛ حمایت نکردن

Example: Pat presented her boss with a plan to expand their business into China, but he threw cold water on her plan and told her to just focus on developing business in the United States

مثال : پت طرحی برای توسعه کارشان در چین به رئیسش ارائه داد ولی او از طرح پت حمایت نکرد و از او خواست که تمرکزش را روی توسعه کار در ایالت متحده امریکا بگذارد

half-baked idea

Meaning: a stupid or impractical idea or suggestion

معنی: یک ایده و نظر غیر عملی یا احمقانه

Example: I can't believe we paid that consulting firm so much money. We wanted them to help us grow our business and all they did was give us a bunch of half-baked ideas

مثال: باورم نمیشه ما به شرکت مشاور انقدر پول پرداختیم . ما توقع داشتیم که آنها به ما برای توسعه کارمان کمک کنند ولی آنها فقط یک سری ایده های احمقانه و غیر عملی به ما ارایه دادند

to brainstorm

Meaning: to think up new ideas; to generate new ideas in a group

معنی: ایده های جدید را بیان کردن؛ گرفتن ایده های جدید در یک جلسه گروهی

Example: When the company started losing market share, the president called a meeting to brainstorm ways to turn around the business

مثال: وقتی که شرکت در حال از دست دادن سهم بازار بود، رئیس جلسه ای برای پیدا کردن ایده های جدید و تغییر عملکرد تشکیل داد