in hot water
meaning: in trouble
معنی: به مشکل برخوردن
Example: Andi was in hot water with the government after he was caught making illegal copies of software
مثال: اندی با دولت به مشکل خورد ، بعد از اینکه به خاطر خرید و فروش غیرقانونی نرم افزار دستگیر شد.
.
چهارشنبه 14 آذر 1397 ساعت 18:09 |
بازدید : 1130 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
برچسبها:
آموزش ,
مکالمه ,
مکالمات ,
صحبت کردن ,
زبان ,
انگلیسی ,
تدریس ,
خصوصی ,
یادگیری ,
وحید ,
حاتمی ,
مدرس ,
educated guess
Meaning: a guess based on experience; a piece of information based on prior knowledge, not hard facts or data
معنی : حدس بر اساس تجربه؛ اطلاعاتی بر اساس دانش قبلی نه بر اساس واقعیت ها
Example: I'd say there are about a million consumers for your new line of cosmetics, but that's just an educated guess
مثال: میتوانم بگویم شما در حدود یک میلیون مصرف کننده برای خط تولید لوازم زیبایی دارید ، البته این فقط یک حدس بر اساس تجربه ام است
.
شنبه 20 مرداد 1397 ساعت 20:48 |
بازدید : 1062 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
برچسبها:
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
تدریس ,
خصوصی ,
وحید ,
حاتمی ,
مدرس ,
مکالمه ,
تجاری ,
بازرگانی ,
در ادامه مطلب قبل به ارایه دیگر اصطلاحات مربوط به مدیریت پروژه می پردازیم
This project is going to take six month
این پروژه شش ماه زمان نیاز دارد
on schedule
در زمان برنامه ریزی شده
The deadline is December
تاریخ اتمام در دسامبر می باشد
ahead of schedule
پیش از زمان برنامه ریزی شده
We don't want to get behind schedule
ما نمی خواهیم از زمان برنامه ریزی شده عقب بمانیم
آدرس کانال تلگرام : https://telegram.me/vihado
www.vihado.ir
Vahid Hatami
.
دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 7:09 |
بازدید : 1467 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
A Dish of Ice Cream
In the days when an ice cream sundae cost much less, a 10 year old boy entered a hotel coffee shop and sat at a table. A waitress put a glass of water in front of him
“How much is an ice cream sundae”
50 replied the waitress
The little boy pulled his hand out of his pocket and studied a number of coins in it
“How much is a dish of plain ice cream?” he inquired. Some people were now waiting for a table and the waitress was a bit impatient
“35 ,” she said brusquely
The little boy again counted the coins. “I’ll have the plain ice cream,” he said
The waitress brought the ice cream, put the bill on the table and walked away. The boy finished the ice cream, paid the cashier and departed
When the waitress came back, she began wiping down the table and then swallowed hard at what she saw
There, placed neatly beside the empty dish, were 15 cents – her tip
.
پنجشنبه 28 آبان 1394 ساعت 7:04 |
بازدید : 1837 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
در این پست برای شما لغات و عبارات کاربردی مرتبط با رفت و آمد در شهر برای رسیدن به محل کار را معرفی مینماییم
مرکز شهر down town / city center
حومه شهر suburb
رفت و آمد کردن commute
ترک کردن منزل leave
رسیدن get
She leaves home at 7:30, and she gets to work at 8:30.
او ساعت 7:30 منزل را ترک میکند و ساعت 8:30 به محل کارش می رسد
.
یکشنبه 26 مهر 1394 ساعت 7:11 |
بازدید : 1223 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
to keep an open mind
Meaning: to be ready to accept new ideas ; to not be biased
معنی: آمادگی پذیرش ایده های جدید را داشتن
Example: Cathy's new boss starts next Monday. She's heard he's very difficult to work with, but she's trying to keep an open mind
مثال: رئیس جدید کتی دوشنبه آینده کارش را آغاز می نماید . او شنیده است که کار کردن با رئیس جدید مشکل است ولی او تلاش میکند که آمادگی پذیرش ایده های جدید را داشته باشد
.
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 ساعت 23:10 |
بازدید : 975 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
برچسبها:
آموزش زبان انگلیسی ,
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
منزل ,
خصوصی ,
محل کار ,
مدرس ,
استاد ,
تدریس ,
یادگیری ,
تهران ,
منطقه ,
شمال ,
غرب ,
مرکز ,
گلها ,
کارگر ,
یوسف آباد ,
وحید حاتمی ,
one's head is on the chopping block
Meaning: in a position when one is likely to be fired or get in trouble
معنی: در وضعیتی که یک شخص در معرض اخراج شدن یا به مشکل برخوردن است
Example: After Earthy Foods released a frozen dinner that made many consumerssick, their CEO's head was on the chopping block
مثال: بعد از اینکه شرکت " ارثی فوود" غذای سردی ارایه کرد که تعدای از مصرف کنندگان مریض شدند، مدیرعامل این شرکت در معرض اخراج شدن یا به مشکل برخوردن بود
آموزش آنلاین زبان انگلیسی
.
یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 8:00 |
بازدید : 1109 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 1
)
برچسبها:
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
آنلاین ,
تدریس خصوصی ,
مکالمه ,
تجاری ,
بازرگانی ,
Business English ,
Speak ,
in the red
Meaning: losing money; when expenses are greater than revenues
معنی: ضررکردن؛ وقتی هزینه ها از درآمد بیشتر باشد
Example: We need to do something to start making pofits. If we're in red for one more qurter, we're going to go out of business
معنی: ما باید دست بکار بشویم و سود دهی را آغاز کنیم. اگر یک فصل دیگر ضرر بدهیم مجبوریم که به فعالیت شرکت خاتمه بدهیم
.
شنبه 16 فروردین 1393 ساعت 7:30 |
بازدید : 1273 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
برچسبها:
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
وحید ,
حاتمی ,
تدرس ,
خصوصی ,
مکالمه ,
تجاری ,
بازرگانی ,
لذت ,
English ,
Tutor ,
Vahid Hatami ,
to run the numbers
Meaning: to perform financial calculations
معنی: انجام محاسبات مالی
Example: Should we lease or buy the equipment? We'll need to run the numbers to help us make decision
مثال: آیا باید تجهیزات را اجاره کنیم یا بخریم؟ - ما باید حساب کتاب کنیم که بتوانیم تصمیم بگیریم
.
جمعه 15 فروردین 1393 ساعت 21:50 |
بازدید : 1132 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
برچسبها:
آموزش ,
زبان ,
انگلیسی ,
یادگیری ,
آسان ,
ساده ,
تدریس ,
Learn ,
Teach ,
English ,
to crunch the numbers
Meaning: to perform financial calculations
معنی: انجام دادن محاسبات مالی
Example: Round Corporation is thinking about buying a small company. First, they need to crunch the numbers and see if their acquisition will be profitable
مثال: کمپانی راند به فکر خرید یک شرکت کوچک است . ابتدا آنها باید یک سری محاسبات مالی و عددی انجام دهند تا ببینند آیا مالکیت این شرکت برایشان سود آور است
Note: You will also see the noun from this expression , "number cruncher" used to describe somebody who makes a lot of financial calculations as part of his or her job
نکته: شما همینطور مشاهده می کنید که اصطلاح number cruncher به شخصی می گویند که محاسبات عددی زیادی در زمینه شغلی اش انجام می دهد
.
پنجشنبه 14 فروردین 1393 ساعت 19:48 |
بازدید : 779 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
برچسبها:
اصطلاحات ,
روزمره ,
تجاری ,
بازرگانی ,
اداری ,
زبان ,
انگلیسی ,
یادگیری ,
آموزش ,
تدریس ,
خصوصی ,
09364307077 ,
.
چهارشنبه 13 فروردین 1393 ساعت 2:55 |
بازدید : 1127 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 1
)
برچسبها:
سخنان حکیمانه ,
انگلیسی ,
فارسی ,
پارسی ,
آموزش ,
زبان ,
تدریس ,
خصوصی ,
جملات ,
حرف ,
Back-of-the-envelope calculations
Meaning : quick calculations; estimates using approximate numbers, instead of exact numbers
معنی : محاسبه سریع؛ محاسبات با استفاده از ارقام تقریبی بجای ارقام واقعی
Example: I don't need the exact numbers right now, just give me some back-of-the- envelope calculations
مثال : من به اعداد و ارقام واقعی فعلا نیاز ندارم، فقط یک محاسبه سر انگلشتی کافی خواهد بود
.
سه شنبه 12 فروردین 1393 ساعت 18:15 |
بازدید : 1128 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
برچسبها:
مکالمه ,
تجاری ,
زبان ,
انگلیسی ,
روزمره ,
آموزش ,
یادگیری ,
وحید ,
حاتمی ,
تدریس ,
خصوصی ,
.
یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 17:06 |
بازدید : 839 |
نویسنده :
Vahid Hatami
| ( نظرات 0
)
|
|
|
|